امروز تماشاخانه ! داشت (( قیام فریدون)) می داد. و این فیلم عروسکی رو انقدر قشنگ درست کرده بودن که من از فرط احساسات اشک در چشمانم حلقه بسته بود و به جای اینکه داداش کوچیکم بیاد نگاه کنه من محوش بودم...
آی! اینقدر محظوظ شدم که در دم آرزو کردم کاش جای فرانک بودم و همسرم آبتین بود و برادر شوهرم جمشید و به از همه پسرم فریدون!
و فکر کردم که چقدر جای فرانک بودن قشنگه!
... فریدون : پسر تمام مادران داغدار ! ضحاک کش ...
و یاد (( کاوه ی دادخواه )) دکتر غلامحسین یوسفی افتادم که همیشه دوسش داشتم.
امروز انقدر جو گیر شده بودم و حس مام میهنم و ملی گراییم و وطن پرستیم عود کرده بود که بی شک اگه فردوسی را در این حوالی میافتم دو ماچ! از روی مبارکش همی می فرمودم!!
مخصوصاً اون قسمتی که می گه:
فریدون فرخ فرشته نبود.....................................!
...................................................................!
................................................. فریدون تویی!
آه! از شدت کیفور شدن باز خودم را در دم به آرزوی فرانک بودن می سپارم!
منم تاترو دوس دارم! اما خیلی وقته نرفتم! اینایی که گفتی منو یاد تاتر زیر گذر سقاخونه انداخت! خیلی قشنگ پرداخته شده بود! جای شخصیتهای داستانی بودن هم عالمی داره ها!!!
عزیزم من همیشه به روزم.دوس داشتی سر بزن و خوشحالم کن! http://mashi.blogsky.com
سلام. وبلاگ خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگی داری .اگه می خوای تو قرعه کشی سایت ما برنده شی یه سری هم به ما بزن ، ضرر نمی کنی ها.
www.persiansignal.com/fa
سلام
نمیدونم چی بگم! چون از تاریخ هیچ چیز نمیدونم!
هر بار خواستم بخونم حالم بهم خورده از این همه خیانت و حماقت و بد دلی!
مرسی که من سر زدی
منم با نهایت اشتیاق لینکت کردم
در مورد پست قبلیت هم بعدا میگم!
باز خوبه گاهی یادمون میارن از چه تباری بودیم!
دینگ - دینگ!
نکنه توی کوچه باغ تاریخ گم شدی؟ D:
کجایییی؟
جالب بود..گاهی هممون این احساسه بهمون دست می ده..ولی خب یادمون میره خیلی چیزا رو..اینکه ماهم از همین خاکیم..البته در اینکه اصولا ما یه مقدارخیلی زیادی نژادپرستیم اصلا شکی نیست!! ولی خب خوبه که جنبه های مثبتمونو..از گذشته های دور بشناسیم و سعی کنیم تو خودمون پیداشون کنیم..
شاد باشی همیشه!